زماني كه نماز تشريع شد به اين گونه بود كه اجازه يافتيم در پنج نوبت نماز بخوانيم .اگر نماز در پنج وقت خوانده شود و نماز باشد چه كارها كه نميكند .يعني نماز گزار روزي پنج نوبت با فواصل از خيلي برنامه ها دور ميشود .اين طور نيست ؟اين نشان ميدهد كه چرا ائمه ما و پيامبر اكرم فرموده اند«الصلوة عمود الدين ».پيامبر گرامي اسلام فرموده اند« مثل الصلوة مثل الفسطاط» نماز مانند خيمه است اگر عمود و پابرجاباشد طناب و ميخ ها و پرده ها به كار مي آيد ،اما اگر عمود و پايه و ستون خيمه بشكنند ديگر طناب ها و ميخ خا و پرده به درد نميخورد.چرا؟براي آنكه عمود شكست.اين دين ما همانند خيمه است كه به پاست.تا نماز هست همه چيز هست .هنگامي كه نماز نسيت ميخ ها وجود دارد اما بي استفاده .

- اين آقا خيلي آدم رئوفي است ،‌خيلي آدم خوش برخوردي است،اين آقا خيلي با خانواده اش مهربان است.كارهاي خيلي خوبي كرده است.

همه اين كارها براي دنيا ممكن است فايده داشته باشد ولي بدن نماز براي دين فايده ندارد .درروايت بالا به شكستن تعبير شده است .ولي در روايتي از امام محمد باقر عليه السلام به كج شدن تعبير شده است.شكسته نيست ، اما متمايل است ، منحرف است ،اين نماز هايي كه من ميخوانم شكسته نيست يعني بي نماز نيستم اما نمازم كج است ، قرائت درست نيست وضو درست نيست ، چه قدر نماز صبح انسان قضا شود؟؟اين شكستگي نيست اما منحرف است.

لقمان به پسرش مي گويد «يا بني أقم الصلوة» نماز را به پا دار .لقمان چه كسي بوده است ؟اگر پيغمبر بوده است از زمان پيغمبر اسلام خيلي پيش تر بوده است .اگر هم حكيم بوده است باز هم همينطور ،پس نماز خيلي مهم است.

قرآن كريم مي فرمايد: صلات عمود دين است و تسري آن در همه زندگي است .بعد هم مي فرمايد «ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنكر » يعني غير از اين كه خودش عمود است دشمن شكن هم هست .ممكن است من خيلي سالم باشم اما نتوانم با ديگري مبارزه كنم ولي نماز از عبادت هاي مبارز است.يعني غير از اينكه خودش عمود است و خودش اقامه مي شود با دشمن هم دائما در حال مبارزه است . هم سپر دارد هم شمشير.

اگر شما سيم برقي داشته باشيد كه جريان الكتريسيته درونش نباشد ديگر سيم برق نيست ، نخ است ، طناب است.بايد خانم ها رويش طناب پهن كنند.اگر از هر چيزي خاصيتش را بگيرند ديگر به درد نمي خورد.خاصيت نماز هم همين است كه ناهي از فحشا و منكر باشد. يك جواني از انصار با رسول خدا نماز مي خواند در عين حال گناهاني را انجام ميداد، به پيامبر خبر دادند ، حضرت رسول (صلي الله عليه و آله)فرمودند: نگران نباشيد يك روز اين نمازش اورا نهي خواهد كرد.بالاخره يك روز قوي مي شود .

جناب هشام بن حكم از امام صادق پرسيد :علت نماز چيست؟ مردم به نماز مشغول مي شوند،و از كارشان مي مانند ،روزي پنج بار بايد مغازه را ببندند و مشتري را رد كنند .از نظر بدني هم خسته مي شوند . امام صادق عليه السلام پاسخ دادند: اگر خدا مردم را به حال خودشان وا گذاردو ياد پيغمبر نيفتند و فقط بگويند پيغمبر آمد و يك چيزهايي گفت و رفت ، مثل پادشاهان كه خيلي كارها كردند مردم يادشان مي رود ؛ هم پيغمبر و هم امام را و هم كتاب و قرآن را ،لذا نماز را بر آنان واجب كردم كه هم ياد پيغمبر باشند و هم ياد تعليمات پيغمبر ؛لذا مردم به نماز و ذكر خدا متعبد شدند. نماز واجب شد براي اينكه خدا و پيغمبر و ارزش هاي ديني و فلسفه و نزول كتاب را فراموش نكنند (منابع: علل الشرايع ،اربعين در نماز)

گرد آوري:سكينه خدادادي استاد حوزه علميه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت